آقای جناب !
چشم به راه دخترکی باش که
معنای خستگی هایت را از پشت تمام تظاهرهای مردانه ات بفهمد
دخترکی که تمام کوچه و خیابان ها را دوتا یکی کند تا زودتر از تو به خانه برسد
آراسته کند خودش را خانه را
و بوی این طراوت قبل از ورود به مشامت برسد
دخترکی که گریه و خنده هایش تنها در آغوش تو ریخته می شود
بی قرار قدم هایی باش که تمام شهر را آگاه می کند
از زن بودنش
از عاشق بودنش
از عشق بودنش
غرورت را بگذار برای غریبه ها
بگذار وقتی با تمام مسئولیت ها و خستگی های روزانه اش
یک فنجان چای دست تو می دهد
از نگاهت بفهمد
از زبانت بشنود
که چقدر که چقدر که چقدر در چشمان تو خواستنی ست
و چقدر برای توست تنها تو !
✍️عادل دانتیسم
درباره این سایت